در ابتدای سالهای دهه سوم قرن نوزدهم ،پسر ی مجارستانی با نام ایگناتس فون پکزلی، به طور اتفاقی یک جغد را در در باغ به دام انداخت که در جریان رها سازی او از دام، پای راست جغد شکست.همانطور که پکزلی بعدها یادآوری کرد با نگاه کردن به درون چشم درشت و واضح جغد، متوجه شدکه نشانه سیاه رنگی در عنبیه ودر موقعیت معادل ساعت ۶پدیدار شده است. پکزلی پای جغد را جا انداخت و او را برای دست آموزی نگاه داشت.در طی مراقبت های مستمر جغد و در طول درمان متوجه شد که پرده سفیدرنگی روی نقطه ونشانه سیاه درون چشم را پوشانده و نوار سفیدرنگی آن را احاطه کرده است. او بعدها فهمید که روند تشکیل بافت ترمیمی را مشاهده کرده است. سال ها بعد که پکزلی دانشجوی پزشکی جوانی بود، با دیدن علامت سفید در موقعیت ساعت ۶ در چشم یک جوان باسابقه شکستگی ساق پا بیش از پیش به یافته دوران کودکی خود اطمینان کرد ودر آن جا فرصت یافت تا هزاران بیمار را قبل وبعد از بروز بیماری هاوجراحی ها بررسی کند وحاصل این مشاهدات، تهیه وتکمیل نقشه اولیه عنبیه شد.
در سال ۱۸۶۶ وی طبابت را در بوداپست آغاز کرد واولین کتاب « اکتشاف در قلمروعلم طبیعی وپزشکی» منتشرکرد.
تشخیص بیماری با مشاهده چشم
عنبیه شناسی همانطور که از نامش مشخص است برای شناسایی و تشخیص بیماریهای مختلف از سوی درمانگران شیوههای طبیعی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین کارکرد آن در طبهای مکمل و حتی در طب مدرن تنها برای شناسایی بیماریها و احتمال ابتلای افراد به بیماریها و اختلالات مختلف است. بنابراین از عنبیه شناسی نمیتوان بهعنوان یک شیوه درمانی مکمل که نظامی کامل برای تشخیص و درمان بیماریها دارد، نام برد اما میتوان از آن بهعنوان یکی از شیوههای تشخیص بیماری در انسان یاد کرد. در این شیوه درمانگر با مشاهده رنگ سفید چشم و بررسی تغییرات بهوجود آمده در آن برای تشخیص بیماریها و اختلالهای احتمالی اقدام میکند. این شیوه در مکاتب طبی مختلف از قبیل طب سنتی ایران و حتی طب مدرن در امر تشخیص و بررسی روند درمان مورد استفاده قرار میگیرد. البته باید توجه کرد که این رشته ماهیت درمانی ندارد ولی به لطف بنیانگذاران آن درمانهای طبیعی و مکمل با این شیوه تلفیق شدهاند.
زردی چشم نشانه چیست؟
در طب رایج نیز برای تشخیص بیماریها به بررسی وضعیت اسکلرا(بخش سفید چشم)، مردمک (بخش سیاه چشم) و شبکیه (بخش انتهایی و محل گیرندههای بینایی) میپردازند. هرگونه تغییر رنگی در این مناطق نشانه بروز بیماری در فرد است. بهعنوان مثال اختلالات کبد مانند هپاتیت باعث تغییررنگ سفیدی چشم و تمایل آن به زردی میشود. ابتلا به فشارخون بالا و دیابت نیز تغییرات خاصی را در ناحیه شبکیه چشم ایجاد میکند. علاوه بر این درمانگران با مشاهده عنبیه و تشخیص هاله در بخش بالایی آن میتوانند احتمال ابتلا به بیماری چربی خون را در بیمارانشان تشخیص دهند.
سم؛ عامل تغییراندازه مردمک
درمانگران عنبیه شناسی بر این باورند که سوء مصرف موادمخدر، مصرف مواد سمی، مسمومیت و ابتلا به برخی از بیماریهای خاص موجب تغییر اندازه مردمک چشم میشود. در باور عامه مردم نیز این نکته مورد توجه است که افرادی که موادمخدر یا روانگردان مصرف میکنند با تغییراتی در چشم بهویژه اندازه مردمک چشمها مواجه میشوند. بنابراین مشاهده وضعیت چشمها یکی از شیوههای بررسی سوءمصرف مواد است که احتمال مسموم شدن با مواد خطرناک و سمی را در بدن مورد بررسی قرار میدهد.
رنگ چشم برای تشخیص بیماری کافی است؟
علاوه بر رنگ اصلی چشم، عوامل دیگری از قبیل تغییراتی که در سطح شبکیه، مردمک و عنبیه چشم قابل مشاهده است در تشخیص و شناسایی بیماریها بسیار موثر است. هر یک از این تغییرات نشاندهنده بروز اختلال یا مشکلی در یکی از ارگانهای بدن است. بهعنوان مثال نقاط و لکههای سفید در سطح چشم نخستین مرحله شروع بیماری یا اختلال است. در این مرحله فرد از بیماری خود خبر ندارد و پس از گذشتن از این مرحله به مرور علائم بیماری در او دیده میشود. باید توجه داشت که در شیوه عنبیهشناسی تنها رنگ را برای تشخیص بیماریها مدنظر قرار نمیدهند بلکه اجزای تشکیلدهنده و نحوه قرارگیری فیبرهای عنبیه و فضاهای ایجاد شده میان این فیبرها نیز برای تشخیص بیماریها در انسان ضروری است. به این ترتیب تعیین ساختار و علائم عمومی عنبیه، تعیین وضعیت ژنتیک و اکتسابی عنبیه و مشاهده و بررسی ظاهر عنبیه بسیار موثر است.
عنبیهشناسی خطراتی هم دارد؟
عنبیهشناسی یکی از ارزانترین و کمخطرترین شیوههای تشخیص بیماری در جهان است. در بسیاری از کتابها و مراجع طبی نیز به این موضوع اشاره شده است که این روش علاوهبر کم خطری و هزینههای کم، بدون درد بوده و یکی از سریعترین شیوهها برای تشخیص بیماری و بروز اختلالهای احتمالی در جسم و روان بیماران است. در این شیوه درمانگر.آن پس از تشخیص بیماری براساس اصولی که وام گرفته از مکتبهای طب مکمل است به بیمار شیوه درمانی ارائه میدهند و با شروع درمان میزان بهبود و چگونگی روند درمان را از طریق بررسی و معاینه عنبیه تحتنظر قرار میدهند.
رژیم غذایی مناسب برای چشم آبیها
لازم است افراد چشم آبی مصرف روغن زیتون و کتان را در برنامه غذایی خود بگنجانند. این افراد بهتر است از مصرف بیش از حد انواع گوشت، پنیر، شیر و خامه پرهیز کرده و این موادغذایی را کمتر در سبدغذایی روزانه خود داشته باشند. نوشیدن قهوه، چای و نوشیدنیهای بسیار شیرین نیز از دیگر مواردی است که در برنامه غذایی این گروه باید گنجانده شود. به گفته درمانگران شیوههای طبیعی، درمان با گیاهان دارویی مانند قاصدک، گزنه و بومادران از جمله بهترین دارو برای افراد چشم آبی محسوب میشود تا از آن برای پاکسازی درونی بدن استفاده کنند.
عنبیه هر فرد با دیگری متفاوت است
عنبیه بخش رنگی چشم هر فرد است که مانند سرانگشتان طرحی خاص و منحصر به فرد است. به این معنا که عنبیه هر انسانی مانند سرانگشتان او به شخص وی تعلق دارد و از آن میتوان برای شناسایی و تشخیص هویت استفاده کرد. در هر یک از عنبیهها ۲۸ هزار پایانه عصبی وجود دارد که به واسطه غده تالاموس در مغز به تمامی ارگانها و اندامها مرتبط است. در این بخش ۴ لایه فیبری و عروقی وجود دارد که در عنبیهشناسی و تشخیص بیماریها مورد استفاده قرار میگیرد. بروز تغییرات در این لایهها با کمک میکروسکوپ و با مهارت متخصص عنبیهشناسی قابل رویت است، بنابراین باید توجه داشت که عدموجود تغییر در ظاهر چشم نمیتواند به تنهایی نشانه سلامت جسم و روح انسان باشد بلکه ممکن است تغییراتی در لایههای عنبیه وجود داشته باشد که با چشم غیرمسلح امکان بررسی و شناسایی آنها امکانپذیر نباشد.
بیماری شایع میان چشم آبیها
براساس تحقیقات و مشاهدات درمانگران و متخصصان عنبیهشناسی، احتمال ابتلا به سرماخوردگی، گلودرد و التهاب لوزه در افرادی که چشمهای آبی دارند زیاد است. این افراد که غالبا در نیم کرهشمالی زمین و در آب و هوای سرد زندگی میکنند استعداد زیادی برای ابتلا به بیماریهایی از قبیل سندرم روده تحریکپذیر، التهاب مثانه، اگزما و دردهای مفصلی دارند. از اینرو به توصیه درمانگران لازم است این افراد نسبت به تخلیه و پاکسازی لنفاوی خود در طول سال اقدام کنند تا کمتر در معرض ابتلا به این بیماریها قرار گیرند.
اگر چشمتان قهوهای است سیر بخورید
رژیم متناسب برای افزایش توان و ایمنی افرادی که چشمان قهوهای رنگ دارند، مصرف میوههای قرمز رنگ و سبزیهایی به رنگ سبز تیره است. این افراد بهتر است از مصرف شکر تصفیه شده، چربیهای اشباع شده و روغنهای حاوی کلسترول پرهیز کنند یا مصرف آنها را در برنامه غذایی خود به حداقل برسانند. از طرفی مصرف سیر، زنجبیل و فلفل در برنامه غذایی این گروه تاثیر زیادی دارد زیرا این مواد موجب تقویت سیستم گردش خون شده و برای این گروه بسیار موثر است. افرادی که چشمان آنها قهوهای رنگ است باید بهشدت از استرس و تنشهای محیطی پرهیز داشته باشند زیرا این موارد موجب بالا رفتن کلسترول و فشار خون در آنها میشود.
اگر چشمان آبی دارید زنجبیل بخورید
مصرف گیاهانی مانند زنجبیل، جنسینگ و سیر نیز از دیگر مواد طبیعی است که در تقویت و افزایش توان سیستم ایمنی افرادی که چشم آبی هستند، موثر است. متخصصان و درمانگران بر این باورند که ورزشهایی مانند شنا، حرکات کششی ذهن و جسم(یوگا)، تایچی و دیگر تمرینهای تنفسی و تمرکزی نیز برای این افراد بسیار سودمند است. از طرفی استفاده متوالی از آب گرم و سرد هنگام استحمام تاثیر زیادی در تنظیم جریان خون و لنف بدن دارد و به افزایش ایمنی جسم این گروه کمک میکند.
اگر چشمتان چند رنگ است این نکته را بخوانید
افرادی که چشمهای سبز دارند در ۲ گروه تقسیم میشوند. گروه اول چشمانشان کاملا سبز رنگ است و گروه دوم افرادی هستند که رنگ چشمهای آنها در بخش مرکز قهوهای و در محیط سبز رنگ است. در این حالت هر چه میزان سبزی چشم بیشتر باشد از ویژگیهای گروهی که چشمان سبز دارند بیشتر بهره میبرند و اگر رنگ قهوهای چشمانشان بیشتر باشد ویژگی افرادی که چشمان قهوهای رنگ دارند در آنها زیادتر است.
ارتباط رنگ چشم با بیماریهای کبد
یکی از مهمترین نکاتی که این افراد باید به آن توجه کنند تقویت دستگاه گوارش و حفظ تعادل آن است. کبد، کیسه صفرا و لوز المعده از جمله مهمترین ارگانها در بدن این افراد است که باید همواره نسبت به صحت و سلامت آنها توجه داشته باشند. زیرا دستگاه گوارش در این گروه تمایل به تنبلی و کندی دارد. بنابراین درمانگران معتقدند که این افراد باید از خوردن غذاهای سنگین یا خوردن چند غذا با هم پرهیز کنند.
افرادی که بیماریهای کبد دارند بهتر است از مصرف:
چربیهای اشباع شده پرهیز کنند و وعدههای غذایی را سر ساعت و با آرامش به دور از فشار و استرس میل کنند. مصرف میوههایی از خانواده تمشک و همینطور گیاهانی با طعم گزنده در حفظ سلامت و افزایش ایمنی این گروه بسیار موثر است. به گفته درمانگران؛ گنجاندن گیاه دارویی افسنتین، پوست لیمو و نارنج را برای افرادی که رنگ چشم سبز و قهوهای دارند بسیار مفید میدانند. علاوه بر این افرادی که چشم سبز(رنگچشم این افراد مخلوط است)دارند میتوانند از مرزنجوش، نعنا و گیاه به لیمو در سبد غذایی خود مصرف کنند تا به این ترتیب گازهای روده را در بدنشان کنترل کرده و کاهش داده و هضم بهتری داشته باشند. ورزش حرکات کششی ذهن و جسم (یوگا) یکی از بهترین ورزشها برای این گروه محسوب میشود.
چشم قهوهایها به چه بیماریهایی مبتلا میشوند؟
بنا به نظریه عنبیه شناسان افرادی که چشمان قهوهای رنگ دارند استعداد ابتلا به بیماریهایی مانند دیابت، چربی خون، سنگ کلیه، سنگ کیسه صفرا و برخی از تومورها را دارند. این افراد در آب و هوای مناطق سردسیر بهدلیل تاثیر سرما بر گردش جریانخونشان دچار اختلال در سیستم گردش خون شده و با مشکلاتی روبهرو میشوند. بنابراین بهطور طبیعی این افراد در شرایط آب و هوایی گرم شرایط سازگارتری دارند. زنانی که در این گروه قرار میگیرند و چشمهای قهوهای رنگ دارند غالبا قاعدگیهای پرحجم با لختههای تیره رنگ مشاهده میکنند.
سموم در محیط اطراف ما وجود دارند و برخی داروهایی که در بلند مدت مصرف می کنیم نیز می توانند موجب ورود آنها به بدن شوند.
لکه های قرمز، قهوه ای، یا سبزی که در عنبیه چشم دیده می شوند به نام لکه های Psora شناخته می شوند و به نوعی نشان دهنده سطح سمی بالا در بدن هستند. سموم در محیط اطراف ما وجود دارند و برخی داروهایی که در بلند مدت مصرف می کنیم نیز می توانند موجب ورود آنها به بدن شوند.
لکههای روی عنبیه نشانه چیست؟
این لکه ها از طریق اقدامات پزشکی خاص درمان پذیر هستند، که نیازمند مدت زمان بیشتر و اقدام های سم زدایی خاص است. با این وجود، حتی با حذف این لکه ها، سموم همچنان در بدن وجود دارند و فرآیند سم زدایی باید به طور منظم صورت بگیرد. راه حل جایگزین دیگر استفاده از مکمل های اسیدوفیلوس است که به بدن در از بین بردن باکتری های مضر و سموم کمک می کند.
پیش از آن که در راستای رفع لکه های چشمی خود دست به کار شوید، به پزشک مراجعه کرده و از مشورت با وی برای گزینش بهترین روش سمزدایی استفاده کنید تا از شکل گیری روندی بی خطر اطمینان حاصل شود.
شاید در ارتباط با آسیبدیدگی عنبیه یا بخش رنگی و شفاف چشم که تنظیم نور دریافتی سیستم بینایی به آن وابسته است، کمتر شنیده باشید. عنبیه ممکن است در برخی افراد به صورت مادرزادی تشکیل نشده باشد و مهمتر از آن، بر اثر ضربات ناشی از حوادث یا برخی بیماریهای چشمی آسیب ببیند.
در چنین شرایطی و از آنجا که آسیبدیدگی عنبیه باعث افزایش حساسیت و کاهش بینایی در نور میشود و در زیبایی فرد نیز تاثیر منفی دارد، ترمیم یا جایگزینی این عضو ضرورت پیدا میکند.
دکتر سیدحسن هاشمی، دبیر انجمن چشم پزشکی ایران در ارتباط با عمل پیوند عنبیه چشم میگوید: این عمل برخلاف پیوند قرنیه از طریق پیوند بافت طبیعی ممکن نیست، چراکه عنبیه بافتی پرخون است و امکان پیوند آن وجود ندارد، اما میتوان آن را با روشهای جراحی ترمیم کرد یا اگر ترمیم امکانپذیر نباشد، با استفاده از عنبیه مصنوعی امکان جایگزین کردن قسمتهای از دست رفته وجود دارد.
اگر آسیب عنبیه محدود باشد، میتوان آن را ترمیم کرد، از آنجا که پیوند بافت طبیعی عنبیه به احتمال زیاد با واکنشهای التهابی و رد پیوند همراه است، انجام آن ممکن نیست، اما عنبیه مصنوعی اکنون قادر است با درصد بالایی از موفقیت، ظاهر و عملکرد عنبیه آسیبدیده را اصلاح کند. به بیان دیگر اگر در جریان آسیب به چشم، مقدار زیادی از بافت عنبیه از بین رفته باشد، جایگزینی آن با توجه به کاهش بینایی شخص و واکنشهای شدید حساسیتی نسبت به نور، با کمک عنبیه مصنوعی ضرورت مییابد.
امکان رد پیوند وجود ندارد
مزیتها و معایب عنبیه مصنوعی : در مورد انجام پیوند عنبیه مصنوعی با توجه به آنکه این عنبیهها از مواد سازگار بافتی تهیه میشود، رد پیوند رخ نمیدهد، اما اگر قرار بود عنبیه طبیعی به چشم افراد پیوند زده شود، موضوع رد پیوند همانند سایر بافتها وجود داشت. البته عنبیه مصنوعی قادر نیست با باز و بسته شدن، اندازه مردمک را تغییر دهد، اما میتواند نور ورودی به چشم را تا اندازهای تنظیم کند.
با توجه به اینکه معمولا آسیب به عنبیه در یک چشم رخ میدهد، چشم پزشک باید بتواند دو چشم بیمار را پس از جراحی تا حد ممکن همرنگ کند و خوشبختانه عنبیه مصنوعی این امکان را فراهم میکند.
وقتی عنبیه و قرنیه آسیب میبیند
در برخی موارد، ممکن است آسیب به چشم شدید باشد و آسیب همزمان قرنیه و عنبیه اتفاق بیفتد. به گفته دکتر هاشمی، در چنین شرایطی همزمان با ترمیم پارگی قرنیه یا با گذشت زمانی مشخص پس از ترمیم اولیه چشم، لازم است عنبیه نیز ترمیم شود. در بیشتر موارد، این دو عمل همزمان انجام نمیشود و ترمیم عنبیه با فاصلهای از عمل اول انجام میگیرد تا چشم التهاب زیادی را تحمل نکند. همچنین اگر آسیب عنبیه آنقدر وسیع باشد که لازم باشد از عنبیه مصنوعی با رنگ خاص استفاده شود، بیمار باید مدت بیشتری برای پیوند منتظر بماند.
خطر افزایش فشار داخلی چشم
با آنکه عنبیه مصنوعی بخوبی توانسته است پاسخگوی نیاز بیمارانی که به هر دلیل دچار آسیب عنبیه شدهاند، باشد و با کمترین عارضه مشکل بینایی و زیبایی آنها را برطرف کند، اما مانند هر عمل جراحی دیگری عوارضی د ارد که با دقت و نظارت جراح، پیشگیری از آن امکانپذیر است.
مهمترین عوارض این عمل، افزایش فشار چشم است که این موضوع با معاینه چشم و کنترل مرتب آن قابل پیشگیری است.
پس در این مورد مراجعه به چشم پزشک در زمانهای تعیین شده بسیار مهم است، چراکه با افزایش فشار داخلی چشم ، خطر ابتلا به آب سیاه یا گلوکوما نیز شدت میگیرد.
پیوند عنبیه عمل زیبایی نیست
این متخصص چشم با اشاره به کاربرد دیگر عنبیههای مصنوعی که امروزه از روی ناآگاهی نسبت به عوارض اینص نوع عمل رواج یافته است، توضیح میدهد: برخی افراد به هر دلیلی مایلند که رنگ طبیعی چشم خود را تغییر دهند.
در این موارد، جراح یک عنبیه مصنوعی را که فرد متقاضی، رنگ آن را انتخاب کرده است، طی یک عمل جراحی بر عنبیه طبیعی قرار می دهد. این عمل جراحی از سوی چشم پزشکان به هیچ وجه توصیه نمیشود و با توجه به عوارضی که میتواند برای بیمار داشته باشد، باید از انجام آن خودداری شود.
جالب است بدانید که خطر افزایش فشار چشم و بروز عفونت از مهمترین عوارض این عمل محسوب میشود، بویژه آنکه نتایج عمل پیوند عنبیه با هدف زیبایی، نتایجی چون التهاب شدید داخل چشم ، آب سیاه و آسیب قرنیه را به دنبال داشته است.
عنبیه در پشت قرنیه قرار گرفتهاست. میانه عنبیه سوراخ است و این سوراخ مردمک نام دارد. عنبیه به شکل روزنهای است که نور از آن داخل چشم عنبیه در جلوی چشم قرار داردمیگردد و این دریچه مقدار نور را تنظیم میکند یعنی هر وقت که محیط روشنتر و پرنورتر باشد مردمک چشم تنگتر میشود و برعکس، در نور کم گشادتر میشود تا نور کافی به داخل چشم نفوذ کند.ماهیچههای موجود بافت عنبیه با انقباض و انبساط خود در برابر نور شدید یا کم، موجب تنگ و گشاد شدن مردمک میشوند. این عمل تحت اثر اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک صورت میگیرد. عنبیه بخش جلویی پرده عضلانی عروقی و دنباله مشیمیه است که به طور عمودی در جلوی عدسی قرار میگیرد. عنبیه از لحاظ رنگ و شکل تغییر قابل توجهی حاصل کردهاست یعنی از لحاظ شکل مسطح و عمودی است و همین تغییر شکل موجب شدهاست که میان این قسمت مسطح و «قرنیه» فضایی بوجود آید که آن فضا از مایع مخصوص و شفافی بنام «زلالیه» مملو است.
عنبیه دارای دو سطح جلویی (قدامی) و پشتی (خلفی) است. سطح جلویی آن به طرف قرنیه بوده و کمی کوژ (محدب) است. سطح پشتی کمی کاو (مقعر) و کنار خارجی آن مجاور تنه مژگانی و قسمت مرکزی آن روی عدسی قرار دارد. این پرده فضای میان عدسی و قرنیه را به اتاقهای جلویی و پشتی تقسیم میکند. اتاقهای جلویی در جلوی عنبیه واقع شده و حد جلویی آن سطح پشتی قرنیه و حد عقبی آن سطح جلویی عنبیه و قسمتی از سطح جلویی عدسی است.
اتاق پشتی که در پشت عنبیه قرارگرفته حد جلویی آن سطح پشتی عنبیه و حد عقبی آن سطح جلویی عدسی است. عنبیه به ترتیب از قسمتهای زیر ساخته شدهاست: ۱- لایه پوششی جلویی ۲- بافت ویژه عنبیه که دارای سلولهای رنگین و رگهای خونی است ۳- ماهیچه تنگکننده مردمک یا عضله حلقوی ۴- ماهیچه گشادکننده مردمک یا عضلات شعاعی ۵- لایه پوششی پشتی که دارای پیگمانهای رنگی است.
رنگدانه
رنگ عنبیه از صفاتی که به فنوتیپ فرد (که خود به ژنوتیپ او وابسته است) بستگی دارد. این رنگ (چه قهوهای، چه مشکی، آبی، خاکستری، سبز…) به طور کلی به دو نوع رنگدانه بستگی دارد: ملانین (عموماً) و لیپوفوسین (برای برخی از انواع سبز). در صورت نبود هیچگونه رنگدانهای (زالی)، چشم میتواند به رنگ خونی که در آن جاری است در بیاید
رنگهای عنبیه در نقاط مختلف جهان بسیار متنوع و گوناگوناند. برخی از آنها از دو یا چندین رنگ مختلف تشکیل شدهاند. رنگهای قهوهای، مشکی و بلوطی متداولترین رنگهای عنبیه هستند که حدود سهچهارم جمعیت جهان را تشکیل میدهند. حدود ۸٪ جمعیت جهان دارای چشمانی آبیرنگ هستند؛ که اکثر آنان اروپایی و شمالآمریکایی هستند.
رنگهای چشم افراد در نقاط مختلف جهان به شیوهٔ ناهمسانی پراکنده شده است. مهاجرت اقوام و نیز جهشهای ژنتیکی در طول تاریخ در این گوناگونی بیتأثیر نیستند.
موارد خاص
زالی (آلبینیسم)؛ مورد نادری است که در اثر نبود رنگدانه به وجود میآید.
ناهمرنگی؛ که هنگامی اتفاق میافتد که هر کدام از چشمان فرد به یک رنگ باشند (در انسان نادر است)، و یا عنبیهٔ چشم دارای چند بخش جدا با رنگهای مختلف باشد.
جدا شدن زجاجیه به خودی خود بی خطر است و تاثیری در دید ندارد، هر چند که به طور معمول اجسام شناور یعنی قطعات بافت شناور زجاجیه وقتی جدا میشوند با برق نور و یا فلوتر زیادی همراه هستند، جداشدگی زجاجیه نشان می دهد، که چشم نیاز به درمان فوری دارد
مروری بر ترکیب شیمیایی زجاجیه و اینکه پیری چگونه باعث جدا شدن زجاجیه ازپرده شبکیه و اعصاب بینایی می شود .
جدا شدن حاد زجاجیه که آن را : Acute posterior vitreous detachment (PVD) می نامند یکی از علل شایع بروز مگس پران و ایجاد جرقه د رچشم است . بیمارانی که اینگونه علائم را در چشم خود تجربه می کنند دچار ترس و وحشت می شوند و اغلب هم وقتی به پزشک مراجعه می کند پزشک هنگام معاینه به یافته های کم یا غیر قابل توصیفی بر خورد می کند .بیمارانی که دچار pvd شده اند اغلب در خطر جدا شدن و پارگی شبکیه و از دست دادن بینایی خود مواجه هستند. در این مقاله مولف به بحث و بررسی و ارزیابی علل ایجاد جرقه و مگش پرانه یک جانبه ( معمولا در یک چشم ) می پردازد .
احساس ناگهانی جرقه در چشم یا دیدن اشیایی که تویسط چشم دیده می شوند ولی عملا در محیط پیرامون وجود ندارند علامتی هشدار دهنده است تا بسرعت اقدامات اولیه پزشکی در مرکز فوریت های پزشکی برای مقابله با آن بعمل آید . هر گاه بروز این علائم بدلیل جدا شدن زجاجیه باشد معمولا در ازمایشات چشم پزشکی یا خودش را نشان نمی دهد یا نشانه های مبهمی از خود بروز می دهد بطوریکه تشخیص این الت عملا برای دکتر مشکل می شود و در این حالت تعامل و همکاری بین بیمار و دکتر می توان باعث شود که دیگر نیازی به مطالعات نورورادیولوژی نباشد .
اگر چه طف وسیعی از بیماریها می توانند باعث توهم های بینایی و دیدن تصاویر مبهم شود تشخیص افتراقی بین این موارد می تواند منجر به تشخیص درست علت این مشکلات در چشم شود .
جدا شدن حاد زجاجیه یکی از علل رایج بروز اینگونه توهم های تصویری است .
عوامل پاتوفیزیولوژیک :
زجاجیه که 80% حجم کره چشمی را در بر می گیرد فضای بین عدسی و پرده شبکیه را پر کرده است . و خواص فیزیکی و شیمیایی شبیه یک ژل دارد . بخش عمده ای از ان را آب تشکیل می دهد و شامل : مقادیر مختلف از نمک های مختلف پروتئین های محلول ، گلیکو پروتئین ، و گلیکو سامینو گلیسین ( که عمدتا اسید هیالورونیک است ) می باشد . و این محلول با بافتی از الیاف کلاژن به صورت شبکیه ای به هم تنیده شده است .
شاختمان زجاجیه به گونه ای است که حداقل میزان پراکندگی را در نور عبوری به چشم ایجاد می کند بجز تعداد اندکی ماکروفاژها ی خاص که هیالوسیت hyalocytes نامیده می شوند میزان کمی هم ذرات تک سلولی که از هیالوئید زمان جنینی در سیستم عروقی مانده اند ممکن است بطور طبیعی در زجاجیه پیدا شوند . و عامل یک سری اجسام معلق floater در زجاجیه هستند . زجاجیه بطور طبیعی به قسمتهایی از شبیکه چسبیده است این چسبندگی به بعضی از عروق شطحی شبکیه هم وجود دارد .
رایج ترین ناهنجاری که در زجاجیه بوجود می آید تبدیل شدن آن از حالت ژله ای به حالت مایع است که آن را synersise می نامند . تعدادی از عوامل از جمله : نزدیک بینی شدید و تورم می توانندباعث می توانند باعث این امر شوند . این امر همچنین می تواند از عواقب پیری نیز باشد یعنی با بالا رفتن سن زجاجیه حالت ژله ای خود را از دست می دهد وقتی این حالت آبکی شدن زجاجیه پیش می آید نمی تواند حالت خود را حفظ کند . هر چند سازو کار دقیق synersise معلوم نشده است ولی این فرآیند در ارتباط با جدا شدن سطح زجاجیه از محلی که به صفحه نوری شبکیه پیوسته است می باشد . علائم اولیه جدا شدن و فروپاشی بخش پشتی زجاجیه و جدا شدن آن از ماکولا در میانسالی اتفاق می افتد . تقریبا دو سوم اشخاص در سن 65 سالگی و بالاتر دچار pvd می شوند .
علت بوجود آمدن مگس پران در جلوی چشم :
مگس پران در .اقع سایه ذرات موجود در زجاجیه است که بر روی شبکیه می افتد . بستگی به اندازه و تراکم ذرات کدر موجود در زجاجیه ، فاصله ای که با شبکیه دارند ، میزان باز بودن مردمک و زمینه ای که به آن نگاه کرده می شود ، بیماران مختلف درک متفاوتی از این مگس پران ها دارند. هر چقدر این ذرات کدر به شبکیه نزدیک تر باشند سایه بزرگتری را بر روی شبکیه می اندازند . حرکت کره چشم باعث چرخش مایع زجاجیه می شود و موقعیت این ذرات معلق در زجاجیه هم مرتب تغییر می کند و به همین دلیل سایه هایی که از انها بر رو ی شبکیه می افتد به پیروی از ان مدام در حال تغییر است .
کوشش های ما بریا متمرکز کردن دید مان بر روی این مگس پران ها بی حاصل باقی می ماند چون حرکت دائم انها مانع از دستیابی به آنها می شود درست مثل سایه که مدام با ما حرکت می کند این ذرات هم در یک محلل ثابت نمی مانند . هنگامیکه کدورت موجود در زجاجیه در جلوی محور چرخش چشمی قرار گرفته است حرکت این ذرات در خلاف جهت مسیری است که به آن خیره شده ایم ؛ وقتی کدورت در پشت این محور واقع شده باشد حرکت این نقاط معلق در جهت مسیری است که به آن خیره شده ایم . هر چقد رکه مردمک چشم بیشتر باز شود یعنی قطر آن افزایش یابد سایه ذرات مزبور کوچکتر می شود . ( شاید به همین علت است که در شب که مردمک چشم نسبت به روز خیلی گشاد تر است مشکل مگس پران ها اصلا به چشم نمی خورد ) به همین جهت هم هست که بعد از ریختن داروهای گشاد کننده مردمک pharmacologic mydriasis این ذرات معلق دیگر دیده نمی شوند.
ذرات معلق و مگس پران ها بیشتر هنگامی به چشم می آیند که ما به زمینه ای یکدست خیره می شویم مثلا هنگامیکه به آسمان آبی و روشن نگاه می کنیم یا هنگامیه به یک دیوار سفید خیره می شویم . الگوهای احساس اجسامی که بدلیل وجود کدورت هایی در زجاجچیه دی جلوی چشمان امان می بینیم کاملا اختصاصی هستند و به اسانی با ان چیزهایی که در اثر توهم و نظایر ان ممکن است دیده شود کاملا متفاوت است .
Clinical history سوابق بالینی :
جدا شدن ناگهانی زجاجیه از شبکیه و دیسک نوری چشم با بروز جرقه های در میدان دید شخص ؛ شروع می شود و متعاقب آن بوجود آمدن ذرات معلق بیشتری در زمینه دید ایجاد می شوند .
( در این حالت شخص احساس می کند رشته هایی در حال باز شدن و تغییر شکل در چشمش بوجود امده است که رد برترین حالت و بعد از اینکه بخشی از سلولهای خونی وارد زجاجیه شوند ممکن است بطور کامل دید او را تار کند یا به شکل خفیف تر هنگامیه از خواب بیدار می شئود به یکباره می بیند که دهها هزار نقطه خیلی ریز تمام میدان دید او را پوشانده اند این چیزی بوده است که من خودم بعد از جدا شدن زجاجیه و پارگی خفیفی که در بخشی از شبکیه چشم راست ام بوجود امد تجربه کرده ام صبح روزی که نارحتی چشم داشتم و دکترها طبق معمول قادر به تسخیص نشده بودند ع به یکباره دهها هزار نقطه ریز را در جلوی چشمانم حس کردم که د راین حالت خودم فهمیدم که مشکل جدی است ولی چند روز طول کشید تا این دکترهای بیسواد را متقاعد کردم که واقعا مشکل من از جدی هم گذشته است و وخیم شده است و اگر نبود مراجعه به دکتر فرهی در اهواز و راهنامایی های ارزشمند او حالا از داشتن یک چشم محروم بودم بازهم گلی به جمال دکترهای درس خوانده درزمان رژیم شاه . )
لکه های نورانی که در جلو چشم ظاهر می شوند جهت عمودی دارند و با پلک زدن و حرکت سریع چشم ، وضعیت انها بدتر می شود و ناراحتی شخص را بیشتر می کنند هر چند این حالت هیچ دردی ندارد .
توجیه این حالت بدین گونه است که تعداد بیشماری از گلبولهای قرمز خون سلولهای رنگدانه ای و گرانولهای رنگی ( که ازاپی تلیوم رنگدانه های شبکیه جدا شده اند ) وارد زجاجیه می شوند .
معاینه چشمی :
بیمارانی که جرقه هایی بطور یک جانبه در یکی از چشمهایشان دارند نیاز به معاینه ای دارند که شامل اندازه گیری میزان تیز بینی و تست واکنش مردمک ، بیو میکروسکوپی با لامپ اسلیت confrontation fields =
و یافته هایی که از طریق گشاد کردن مردمک و دیدن چشم با افتالموسکوپ غیر مستقیم و میزان تحت فشار قرار گرفتن صلبیه بدست میآید.
از طریق معاینه دقیق با افتالمویکوپ می توان جدا شدن زجاجیه از شبکیه را تشخیص داد .
هر دو روش و خصوصا روش کرایو با درد زیادی همراه است ولی نتیجه آن کاملا رضایت بخش است در این حالت روش لیزر ارجحیت دارد چون آیب کمتری به چشم می زند و زمان ریکاوری آن کوتاه تر است ولی در مواردی که پارگی در گوشه ها یا ناحیه ای از شبیکه است که از طریق اشعه لیزر دشترسی به آن امکان پذیر نیست می توان از روش جراحی انجمادی بصورت مشتقل یا بعنوان مکملی بریا جراحی لیزر استفاده کرد کاری که در مورد خود من انجام دادند و بعد از انجام دو مرحله جراحی لیزر بخشی از شبکیه که هنوز سوراخی در آن وجود داشت از طریق جراحی کرایو مورد ترمیم قرار گرفت و اکنون که بیش از یک سال از آن ماجرا می گذرد وضعیت چشم من به لطف خدا خوب است و امیدوارم نه برای من و نه برای هیچکس دیگری مشکلاتی از این دست بوجود نیاید . )
این بافت بسیار حساس از نظر شکل و قیافه و نوع پیوستگی بسیار متنوع است . مثلا بخش پشتی آن که به دیسک نوری چشم متصل است بصورت حلقوی به این پرده چسبیده است در حالتی که جدایی زجاجیه بصورت کامل از پرده شبکیه اتفاق افتاده باشد معمولا علامتی از تورم مشاهده نمی شود . وجود گلبولهای قرمز خون در زجاجیه حاکی از ان است که عروق شبکیه دچار آسیب شده اند . وجود ملانین های سلولی یا آزاد که آنها را بنام : غبار تنباکو = “tobacco dust می شناسیم نشان دهنده این است که پارگی در بخش های ضخیم تر شبکیه اتفاق افتاده است ( و در واقع مشکل جدی است )
بین 15% تا 30% که نشانه هایی از جدا شدن زجاجیه در آنها مشاهده شده است دچار حفره یا پارگی در پرده شبکیه نیز شده اند که در اولین معاینه آنها قابل تسخیص است . توصیه می شودکه دراین موارد اقدامات پیشگیرانه برای مداوای پارگی بعمل آید چون این موضوع ارتباط کامل با بینایی شخص دارد و ممکن است باعث از دست رفتن بینایی شود .
هر گاه جدا شدن زجاجیه توام با پدید آمدن ذرات ابر مانند شامل گلبولهای قرمز و رندگدانه های جدا شده از شبکیه و… در میدان دید باشد در این صورت خطر پارگی شدیدتر شبکیه وجود دارد (چون گاهی زجاجیه بطور کامل از شبکیه جدا نمی شود و در بخش هایی همچنان به شبکیه ، چسبیده باقی می ماند و همنی امر باعث می شود که شبکیه را با خود بکشد و پارگی کاه به شکل نعل اسب در آن ایجاد کند )
بیمارانی که نشانه ای از پارگی و ایجاد سوراخ در شبکیه آنها مشاهده نشده است لازم است که به آنها گفته شود که علائم پارگی شبکیه چیست تا در صورت بروز این اتفاق بتوانند سریعا اقدام کنند .
هر گاه جدا شدن زجاجیه اتفاق افتاده باشد باید بیمار را بلافاصله به دکتر برای مداوا ارجاع داد .
هر گاه پارگی شبکیه ، علائم خونریزی در زجاجیه و یا وجود سلولهای رنگدانه ای در چشم تشخیص داده شد باید بلافاصله باید فرض را بر جدا شدن زجاجیه گذاشت و بیمار را برا ی انجام اقدامات پیشگیرانه و مداوای بخش پاره شده شبکیه به بیمارستان فرستاد تا کارهیا مورد نیاز ر روی او انجام گیرد .
هر گاه معاینه نشان داد که ضایعاتی از شبکیه در زجاجیه وارد شده است باید بیمار را در مورد علائم پارگی شبکیه و جدا شدن زجاجیه آگاه کرد ( علائمی از قبیل : افزایش میزان مگس پران ها در چشم یا جرقه زدن چشم و یا کاهش میدان دید کناری یا مرکزی ) و اینکه چگوهه هر یک از این علائم نیاز به مراجعه به چشم پزشک و پیگیری توسط او دارد . د راین حالت لازم هر 5 تا 6 هفته یکبار چشم مورد معاینه قرار بگیردتا مبادا دچار پارگی شبکیه شده باشد .
هر گاه بیمار نشانه هایی از جدا شدن پشتی زجاجیه اما معاینات کافی روی انجان نگرفته است باید هر چه زودتر بیمار را به یک چشم پزشک ارجاع داد تا با افتالموسکوپ و گشاد کردن مردمک چشم آزمایشات دقیقی از بیمار بعمل آورد . جدول زمانی و زمان مناسب رای این کار را با همکاری خود بیمار برایش در نظر بگیرید . که بستگی به هر شخص می تواند متفاوت باشد .
زجاجیه بخشی از چشم انسان است که در قسمت مرکزی چشم قرار دارد. زجاجیه بزرگترین ساختار درون چشم است، اما با توجه به شناختی که ما از ترکیب مولکولی زجاجیه داریم، ساختار سوپر مولکولی و فیزیولوژی آن از هر بخش دیگری در چشم کمتر است. زمانی که جوان هستیم، زجاجیه چشم به صورت یک ژل آبکی است. همانطور که بزرگتر میشویم، در چشمهای نزدیک بین، این ژل بیشتر به حالت مایع درمیآید. زجاجیهی چشم یک ژل شفاف است که در قسمت خلفی چشم و بین عدسی چشم قرار دارد. در ابتدا نور از طریق قرنیه به داخل مردمک و عدسی چشم وارد میشود و از طریق زجاجیه به شبکیه منتقل میشود. ترکیبات زجاجیه شامل موارد زیراست :
آب (99٪)،
شبکهی فیبرهای کلاژن،
مولکولهای بزرگ اسید هیالورونیک،
سلولهای محیطی (هیالوسیتها)
نمکهای غیرآلی
شکر
اسید اسکوربیک
شناخت انواع آسیب های زجاجیه
هیچ عضو دیگری در داخل چشم به اندازه زجاجیه فضا اشغال نکرده است. حرکات چشم باعث وارد شدن نیروی دائمی میشود که با توجه به سن، ترکیب و ساختار آن متفاوت است. نقش آن در فیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی چشم، حائز اهمیت است، اما بررسی آن به دلیل ماهیت شفافی که دارد خیلی پیچیده است. مایع شدن زجاجیه و جدا شدن زجاجیه خلفی عواقب بسیار مهمی برای سلامت چشم و بیماری های مرتبط با آن دارد. با تکامل روش های درمانی و اصلاح ساختار داخل چشم، میزان نابینایی کاهش پیدا کرده است. شاید در آینده، زجاجیه با استفاده از دارو درمان شود، موفقیت این روش بستگی به درک کافی از نقش فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی آن در اختلالات مربوط زجاجیه –شبکیه دارد.
قسمت های مختلف زجاجیه چیستند؟
زجاجیه قدامی (در جلوی چشم درست پشت عدسی)، از عدسی محافظت میکند و به عملکرد آن هنگام خواندن کتاب کمک میکند. مایع زجاجیه حاوی آنتی اکسیدان است که از عدسی در برابر اکسیژن محافظت میکند و آب مروارید را کاهش میدهد. زجاجیه خلفی یا پشتی، مجاور شبکیه است و در نقاط خاصی به شبکیه متصل شده است. شبکیه، بافت دریافت کننده نور است و در داخل چشم قرار دارد. زجاجیه و شبکیه بیشتر در "پایه زجاجیه" به یکدیگر چسبیدهاند. پایه زجاجیه در قسمت پیشین شبکیه ، یعنی درست در پشت عنبیه واقع شده است. در اغلب موارد، شبکیه و زجاجیه حتی پس از جداشدگی زجاجیه خلفی از هم جدا نمیشوند. در چنین شرایطی است که پارگی شبکیه اتفاق میافتد و گاهی اوقات منجر به جداشدگی شبکیه و کوری میشود.
وظیفه زجاجیه چیست؟
هدف اصلی از ساختار زجاجیه این است که شفافیت مرکز چشم حفظ شود تا نور بتواند به شبکیه برسد و بینایی اتفاق بیافتد. ژل و مایع آن کمک میکند تا اکسیژن و مواد مغذی از قسمت جلوی چشم به پشت چشم جریان پیدا کند. در افراد جوان، ساختار زجاجیه، شوک ناشی ازحرکت چشم, حرکت سر و کارهای فیزیکی بدن را جذب میکند. همچنین زجاجیه غنی از آنتی اکسیدان است و از قسمتهای مختلف چشم محافظت میکند. امروزه از زجاجیه به عنوان منبع جذب دارو استفاده میشود که با تزریق دارو به این قسمت از چشم بیماریهای مختلف ماکولا(قسمت حساس به نور شبکیه) و شبکیه درمان میشود. به طور مثال، اغلب "ضد فاکتور رشد اندوتلیال عروقی"(anti-VEGF) و استروئیدهای مختلف را برای درمان تخریب ماکولا یا رتینوپاتی دیابتی تزریق میکنیم.
برخی از مشکلات زجاجیه عبارتند از:
ناهنجاریهای مادرزادی ساختار زجاجیه
ناهنجاری های تکثیر سلولی زجاجیه جنین نوعی اختلال مادرزادی است که با تاخیر در رشد بافتها و عروق خونی جنین اتفاق میافتد. در طول دوره قبل از زایمان عروقی که بین ساختار زجاجیه هستند (عروق گالیانوئیدیا و زیر شاخههای آن) در زمان تولد، رشد معکوس دارند. در بعضی موارد، به هر دلیلی، در غشای زجاجیه باقی میماند، که ممکن است به صورت رشتههای نازک یا غشای محکم در بیایند. این روند همیشه یک طرفه است. معمولا این رشتهها از نقطه کور به داخل ساختار زجاجیه حرکت میکنند. در معاینه مردمک چشم کودک، شیری رنگ است. این وضعیت ممکن است با کوچک شدن کره چشم و لوچی چشم همراه باشد. عدسی هم از لحاظ اندازه کاهش مییابد. یک سری رشتهها اطراف عدسی قرار دارند که مفصل گرداننده چشم نامیده میشوند. عروق مفصل گرداننده چشم معمولا با ساختارهای پرزی شکل احاطه میشوند. در مرحله بعدی این فرآیند، عدسی چشم به تدریج ابری و متورم میشود، گاهی اوقات به حدی افزایش مییابد که به قرنیه میرسد. همزمان با این اتفاق قرنیه هم ابری میشود. گلوکوم (آب سیاه) ایجاد میشود و سرانجام عملکرد زجاجیه با مشکل مواجه میشود. درمان اولیه هایپرپلازی زجاجیه و تشخیص زود هنگام این ناهنجاری بسیار مهم است چرا که زمان صرف شده برای از برداشتن عدسی و مفصل گرداننده کره چشم، موجب حفظ بینایی فرد میشود.
باقی مانده سرخرگ هیالوئید
این ناهنجاری به علت اختلال رشد معکوس سرخرگ هیالوئید در دوره جنینی ایجاد میشود. در ساختار زجاجیه رشتهای (طناب)، دیده میشود که از نقطه کور به عدسی چشم میرود. اغلب اوقات باقی مانده سرخرگ در قسمت های قدامی و خلفی را نمیتوان به طور کامل مشاهده کرد. در چنین مواردی، سرخرگ به شکل مارپیچ یا طناب است، که به طور آزادانه در ساختار زجاجیه شناور میشود. معمولا، باقی ماندههای سرخرگ هیالوئید در چشم افراد جوان هستند و با افزایش سن، این سرخرگ ها حل خواهند شد. به احتمال خیلی کم, باقی مانده های سرخرگ هیالوئید در لایه ای از بافت همبند پیچیده میشوند و موجب بروز اختلالات زیادی در بینایی افراد میشود.
سندروم آکوستیک مغزی چشم
سندروم آکوستیک مغزی چشمی یا بیماری "نوری" ناهنجاری مادرزادی است که از پیشرفت ضایعات ترکیبی اندام های بینایی، شنوایی و عقب ماندگی ذهنی تشخیص داده میشود. بیمار از وجود این ناهنجاری در هر دو چشم رنج میبرد. ممکن است توده تومور در عدسی ایجاد شود و جدا شدگی مادرزادی شبکیه پیش آید. به تدریج آسپتیک رخ میدهد (بدون وجود فلور باکتریایی)، یووییت با خونریزی داخل زجاجیه همراه میشود و عدسی کدر میشود(آب مروارید). با گذشت زمان، آتروفی کره چشم، تاری قرنیه رخ میدهد. بینایی از بین میرود این بیماری با عقب ماندگی ذهنی و کاهش شنوایی همراه است.
بیماریهای دژنراسیون ساختار زجاجیه چشم
اکثر بیماریهای ساختار زجاجیه به خودی خود ایجاد نمیشوند و به علت قرار گرفتن در معرض مشکلات ساختارهای زیرین چشم به وجود میآیند. بیماری های التهابی کوروئید ,شبکیه، خونریزی بر ترکیب بیوشیمی ساختار زجاجیه تاثیر میگذارند. ساختار کلوئیدی زجاجیه میشکند و در اشکال و اندازههای مختلف ابری میشود. کدورت زجاجیه ممکن است به شکل رشتهای یا دانهای باشد.
کدورت زجاجیه
گاهی اوقات تخریب زجاجیه با کدورت ژل شفاف ایجاد میشود. جدی ترین فرآیندهای تخریب کننده(دژنراسیون)، جداسازی و کوچک شدن ساختار زجاجیه است. همزمان عملکرد بینایی نیز به شدت مختل میشود.
انگل زجاجیه
گاهی اوقات انگل موجب ایجاد ضایعه در زجاجیه چشم میشود. این ضایعه ناشی از کرم های نواری گوشت خوک است که از طریق جریان خون از معده وارد زجاجیه میشود.درمان این بیماری جراحی است. این عمل جراحی باید هر چه سریع تر انجام شود، هر چه زمان بیشتری طول بکشد تا انگل در ساختار زجاجیه پیدا شود باعث از دست رفتن بیشتر بینایی میشود.
علل آسیب دیدن زجاجیه
علل آسیب دیدن زجاجیه تغییرات مرتبط با پیری یا دژنراسیون(تحلیل رونده) است. ساختار زجاجیه یک توده ژل شفاف بی رنگ با ساختار فیبری نازکی است که دو سوم از فضای داخل چشم را در پشت عدسی را پر میکند. با افزایش سن فشرده و منقبض میشود و باعث جداشدگی زجاجیه از شبکیه میشود و آب مروارید شناوری روی چشم ایجاد میشود که سایه آن روی شبکیه میافتد و بیمار احساس میکند که این ها در جلوی چشم شناور هستند. گرچه این اجسام شناور آزاردهنده هستند اما هیچ مشکل جدی برای سلامتی فرد ایجاد نمیکنند. البته به غیر از مواردی که آنها به صورت تودهی بزرگ و ناگهانی ظاهر میشوند. علت بروز چنین مواردی ناشی از خونریزی جزیی داخل زجاجیه است که به دلیل پارگی شبکیه رخ داده است.
علائم
آسیب به زجاجیه با نقاط تاریک کوچک، دستههای نقطه ای، شبکهای و یا رشتههای شناور در مقابل چشم ظاهر میشود. وقتی که در پس زمینه روشن قرار میگیرند، بیشتر مشخص میشوند. وقوع و شدت آنها متغیر است، گاهی اوقات تقریبا غیرقابل تشخیص هستند، در بعضی مواقع خیلی آزار دهنده هستند و تا وقتی برطرف نشدهاند مانع از بینایی فرد میشوند.
بررسی
پزشک قسمت داخلی چشم را با استفاده از:
اسلیت لامپ (میکروسکوپ مخصوص معاینه چشم)
اسلیت لامپ یک میکروسکوپ مخصوص معاینه چشم است که کمک میکند تمام قسمت های چشم به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد. این روش بدون درد است. شما در جلوی دستگاه مینشینید پیشانی و چانه خود را روی دستگاه میگذارید و پزشک هر دو چشم شما را معاینه میکند. گاهی اوقات باید از قطره چشم مخصوص گشاد شدن مردمک چشم استفاده کنیم تا مردمک بازتر شود. بلافاصله پس از معاینه (حداکثر چند ساعت) ممکن است به دلیل استفاده از این قطره به طور موقت دچار ضعف بینایی یا حساسیت بیشتر به نور شوید. بنابراین، ما به شدت توصیه میکنیم بلافاصله پس از معاینه رانندگی نکنید. با این حال، علائم ذکر شده پس از بین رفتن اثر دارو خود به خود برطرف میشوند.ممکن است به طور مستقیم یا غیر مستقیم با دستگاه افتالموسکوپ(دستگاه معاینه چشم) تحت معاینه قرار بگیرید. در هر دو مورد، این معاینهی برای شما هیچ مشکل یا ناراحتی ایجاد نمیکند.
معاینه چشم به صورت مستقیم
پزشک برای معاینه چشم به صورت مستقیم از یک دستگاه دستی استفاده میکند و نور را به داخل چشم شما میتاباند. در افتالموسکوپی غیر مستقیم، از یک دوربین دو چشمی که منبع نور دارد استفاده میکند.
معاینه چشم به صورت غیر مستقیم
در معاینه غیر مستقیم چشم پزشک از یک بیومیکروسکوپی مخصوص استفاده میکند تا پس زمینه چشم (شبکیه) را مورد بررسی قرار دهد. همچنین با استفاده از یک اسلیت لامپ و بدون درد، پزشک لنز افتالموسکوپ را در مقابل چشم شما نگه میدارد.
درمان محافظه کارانه
برای درمان غیر جراحی کدورت زجاجیه، پزشک قطرهی چشم حاوی ماده شیمیایی یدید پتاسیم را تجویز میکند که این قطره باعث تحریک و افزایش تغییرات متابولیک در ساختار زجاجیه میشود و قابلیت حلالیت لختههای خون را افزایش میدهد و لخته شدن خون را کاهش میدهد. بنابراین، کدورت زجاجیه را مهار میکند. با این وجود، استفاده طولانی مدت از یدید پتاسیم برای دریافت اثرات پایدارتر ضروری است. در غیر این صورت، خیلی موثر نیست.
درمان جراحی
عمل جراحی ویترکتومی(جراحی تخلیه چشم)
ویترکتومی یک روش جراحی است که ساختار زجاجیه یا کدورت غشاء با تخلیه زجاجیه درمان میشود. این جراحی تحت بیهوشی موضعی انجام میشود و دکتر تمام جراحی را زیر یک میکروسکوپ تحت نظر دارد. دستگاهها از طریق ساختار مژکی به داخل چشم وارد میشود ، ساختار دایره ای در جلوی چشم موقعیت مناسب عدسی را تنظیم میکند. سپس زجاجیه آسیب دیده برداشته میشود و با تزریق یک محلول نمکی جایگزین میشود. دو روش جراحی استفاده میشود:
بخیه
در روش قبلی با استفاده از چاقو مخصوص جراحی در ساختار مژکدار یک برش 0.9-1 میلی متر داده میشود. زجاجیه آسیب دیده بیمار برش داده میشود و تخلیه میشود. حدود 30 تا 60 دقیقه طول میکشد. در نهایت زخم با بخیههای جذبی دوخته میشود.
ویتروکتومی بدون بخیه
ویتروکتومی بدون بخیه یک روش اقتصادی و منحصر به فرد است که تنها با توجه به علائمی که از قبل تعریف شده است، مثل برخی از انواع کدورت زجاجیه یا سوراخ ماکولا(یکی از مهم ترین اجزای شبکیه) انجام میشود. این جراحی بیشتر از یک ساعت طول نمیکشد. مزیت این روش دوره بهبودی خیلی ساده و سریع آن است چون برشها کوچکتر از 0.8 میلی متر هستند پس نیازی به بخیه نیست. بنابراین، زمان توانبخشی پس از عمل جراحی کوتاهتر خواهد بود.جراحی به صورت سرپایی انجام میشود. درد با داروهای مسکن کاهش پیدا میکند. قرمزی و درد چشم چند روز پس از عمل کاهش مییابد. به توصیههای دکتر عمل کنید و از قطرههای یا پمادهای تجویز شده استفاده کنید.
درمان کدورت زجاجیه با لیزرYAG
قطره چشم مردمک چشم بیمار را گشاد میکند و چشم را بیحس میکند. در نتیجه، یک لنز مخصوص بر روی چشم قرار میگیرد و پزشک با استفاده از لیزر کاتاراکت (کدورت ) زجاجیه را از بین میبرد. جراحی به صورت سرپایی انجام میشود. تنها شرایط لازم برای انجام لیزر این است که کاتاراکت (کدورت) باید حداقل 3 میلی متر دورتر از شبکیه یا عدسی قرار داشته باشد.
زجاجیه مادهٔ ژلهای و شفافی است که فضای پشت عدسی چشم را پر کرده است؛ و توسط برخی از سلولهای شبکیه تولید میشود. این ماده ۹۰٪ حجم چشم را تشکیل میدهد و ۹۵٪ ترکیب آن آب، و باقی انواع نمکها و گلوکز است. ضریب شکست زجاجیه ۱٫۳۴ است.زجاجیه باعث حفظ شکل کروی چشم میشود، و همراه با زلالیه فشار درون چشم را ثابت نگاه میدارد. به علاوه، زجاجیه لایهٔ نازک شبکیه را بر روی مشیمیه فشار میدهد و آن را در جای خود ثابت میکند. همچنین، زجاجیه با جذب بخشی از پرتوهای فرابنفش، از شبکیه محافظت میکند.مایع زجاجیه، دارای ترکیبی مشابه مایع نخاعی و سرم است و در عین حال پس از مرگ از آلودگیهای خون، باکتریها و اتولیز جسد، نسبتا مصون است. مایع زجاجیه به ویژه به علت نمونهگیری ساده و بدون نیاز به کالبدگشایی از نمونههای مورد توجه در پزشکی قانونی است.سطح پتاسیم زجاجیه در کودکان بسیار سریعتر از بالغین افزایش مییابد، به همین علت تعیین زمان مرگ در کودکانی که با استفاده از منحنیهای بالغین انجام گرفته باشد، بیش از زمان مرگ واقعی آنها است.بیشتر زجاجیه (Vitreous Humor) از آب (99%) تشکیل شده است و دو سوم حجم و وزن چشم را تشکیل می دهد. زجاجیه یک ماده شفاف بدون رگ ژل مانند است که اتاقک خلفی چشم را پر کرده است (حفره پشت عدسی تا شبکیه).